اهداف دبیرستان
مهم ترین اهداف آموزشی و تربیتی دانش آموزان که در ۶ بعد مورد توجه خواهد بود
علمی و آموزشی
خو گرفتن به پژوهش علمی و اِعمال آن در دو جنبه عمومی و تخصصی؛ بدین ترتیب که هم آشنایی اولیه با موضوعات علمی، اهداف و کاربرد علوم پایه، تجربی و انسانی روز حاصل گردد و هم در رشته برگزیده شخصی، روز آمدی اطلاعات مورد توجه قرار گیرد و به آموختههای اولیه اکتفا نشود.
توجه به تحصیلات عالی با تفکر کیفیتگرایی ، چنانکه با آگاهی از میزان سودمندی هر یک از رشتههای تحصیلی در خدمت رسانی به مردم (هم کیشان و بلکه هم نوعان) اقدام به انتخاب کنند.
عنایت قلبی به انگیزههای الهی و معنوی کسب دانش، چنان که
این انگیزهها موجب ایمنی از آفاتی شود که ممکن است گریبان گیر طالب علم گردد.
تمرکز قوا در یادگیری و آموزش و پرهیز از پراکندگی فکری (که نتیجه مسلم
آن چیزی جز کند شدن روند آموزش و کاستن از بازدهی علمی نیست.)
آشنایی با کلام وحی و سخنان خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام به گونهای که نه تنها فهم ظاهر عبارت را میسر سازد، بلکه تا حدممکن موجب توانایی دریافت مقصود اصلی کلام و یافتن مصادیق عینی و کاربردی برای آن باشد.
اصالت دادن به تفکر و تعقل و نگرش علمی به پدیدهها و حوادث پیرامونی، به گونهای که دانشآموزان در برخورد با تازهها و ناشناختهها، پیش از هر تصور دیگری، به تبیین عقلانی و توضیح علمی آنها بیندیشند.
توانایی و اشتیاق برای آموزش دانستهها به دیگران که تقویت پیوسته بنیه علمی و نیل به خودباوری در این زمینه میتواند موجب آن باشد.
آفاتی که ممکن است متوجه این بعد از شخصیت انسان باشد (به صورت مدرک گرایی، شهرتطلبی، فضل فروشی، خودبزرگبینی و دنیاخواهی جلوهگر میشود) که پرهیز از این آفات و نظایر آن هر چند بیشتر جنبه اخلاقی دارد، می تواند در روند موفقیت علمی هم تاثیر واقعی داشته باشد.
بعد اعتقادی
باور قلبی و آگاهانه به اصول دین، چنانکه مبتنی بر اندیشه و تحقیق و به دور از انحراف اعتقادی باشد که حاصل بیگانگی با آموزههای معرفتی خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام و دل سپردن به نظریات و آراء متفکرانی است که روش فکری آنان اصالت زمینی و بشری دارد، نه اصالت الهی.
شناخت و ارادت نسبت به پیشوایان معصوم شیعه علیهم السلام آن گونه
که التزام به سیره عملی ایشان و تسلیم به فرمودههای آن بزرگواران را به همراه داشته باشد و تنها به یاد کرد لفظی و احترام صوری به آنان محدود نباشد.
اُنس و علاقهمندی به قرآن کریم و آشنایی نسبی با راز و رمز الفاظ آن و اعتقاد به این که قرآن کتاب انسان سازی است. طبیعی است که چنین اعتقادی به رهایی از بند الفاظ و پرداختن به فضای آزاد مفهوم و مقصد کلام میانجامد و شخص با استفاده علمی از آیات و جست و جوی مصادیق عینی آنها را میآموزد.
اعتقاد به بقای روح، چنانکه باور داشته باشند زندگی دنیوی مجالی است برای توشه برداری جهت سعادت جاویدان و بدین ترتیب، درتصحیح نگرش به شئون مادی زندگی و انگیزههای رفتاری خویش بکوشند. به نظر می آید که این اعتقاد همان است که برخی از صاحب نظران علوم تربیتی از آن به عنوان «باور به جاودانگی خیر» یاد کرده و از بنیانهای رشد اخلاقی دانستهاند.
خود باوری و رشد یافتگی دینی مبتنی بر رشد شناختی و انگیزش درونی با چنین رشدی هم متکی بر خرد ورزی در فهم اصول اعتقادی مذهب تشیع است، هم متکی بر تحقیق و تفحص در خصوص دیدگاههای عمده انحرافی در این زمینه. افزون بر این شخص برای رد شبهات دین ستیزان ـ که به زبان وحی از آن به عنوان «جدال به احسن» یاد کرده اند ـ بر انگیخته و توانا گردد.
شفافیت اعتقاد به مهدویت و آشنایی صحیح با فرهنگ انتظار که به شناخت وظایف عبادی و اعتقادی شیعه در دوران غیبت بیانجامد و روحیه صلاح و اصلاح طلبی اجتماعی را پدید بیاورد. روشن است که اعتقاد
و شناخت باید به گونهای باشد که زنگار هر تردیدی را در این مورد پاک کند و راه رسوخ آراء فرق ضاله را به دل ببندد.
تلاش برای تعظیم شعائر دینی با اهتمام به تبلیغ عملی (تعبد آگاهانه، همراه با خلوص نیت در برابر دستورهای دینی معصومین علیهمالسلام و عنایت ویژه به امر به معروف و نهی از منکر به شیوه غیر مستقیم در زندگی اجتماعی) و پرهیز از رفتارهای بی محتوا که ریشه در خرافه گرایی، کهن پرستی و افراط دارد و تنها با پشتوانه همین عوامل، رنگ و لعاب دینی به خود گرفته است.
اهتمام به هدایت اعتقادی دیگر افراد مستعد و شیفتگان معارف آسمانی را سرلوحه برنامههای زندگی خویش قرار دهد.
بعد اخلاقی
آنچه در این بعد مهم است این است که اولا مضمون و محتوای آموزههای اخلاقی تعالیم آسمانی خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام باشد و نه نظریات فلسفی و عرفانی، ثانیا رفتار اخلاقی باید در ساختار شخصیتی فرد نهادینه شود تا هماهنگی آن با دانش اخلاقی تضمین گردد.
رسیدن به مرتبهای از خود شناسی که آگاهی به عظمت روح آدمی و توجه به کرامت نفس انسانی را در بردارد. شرح صدری که بدین ترتیب به دست آید برکات فراوانی به دنبال میآورد؛ مانند:
بیاعتنایی قلبی به دنیا
استواری در برابر ناگواریهای زندگی اجتماعی و مشکلات اجتماعی
آرامش روحی و رضامندی به نتیجه تلاش های شخصی
استقلال شخصیت و نادیده گرفتن مدح و ذم دیگران
پرهیز از مفاسد اخلاقی و دوری از افکار و رفتاری که به احساس فرومایگی میانجامد.
رهایی از بند خویش خواهی که موجب میشود در برخورد با دیگران تواضع جای کبر و کدورت را بگیرد و توفیقات گوناگونی مانند برقراری روحیه صلح و صفا در خانوادهها، پذیرش اشتباهات شخصی و سعی در برطرف کردن آنها و کوشش برای یاری رساندن به همنوعان به دست آید.
دارا بودن روحیه توکل به خداوند متعال و توسل به اولیای الهی علیهم السلام، به گونهای که نه مانع به کارگیری قوای شخصی برای انجام وظایف و نیل به اهداف سازنده گردد و نه به احساس خود باوری مفرط و بی نیازی کاذب از بزرگانی که وسایل نیل به قرب الهی و برکات مادی و معنویاند، بیانجامد.
رسیدن به اخلاق حسنه اسلامی با مراقبت بر فرایض و سنن مذهبی در زندگی شخصی و خوش رفتاری هر چه تمامتر با اعضای خانواده و معاشران که در مدار گذشت، مهرورزی و مهربانی، پاسداشت حرمتها و حقوق دیگران تجلی مییابد.
پرهیز از مفاسد اخلاقی، خویشتن داری به هنگام احساس خشم از رفتارهای ناپسند عرفی اطرافیان و دوری کردن از هر عادت رفتاری که به کنار زدن عقل و اندیشه انسان میانجامد و موجب تکرار روز افزون رفتارهای نابخردانه و مذموم اخلاقی میگردد.
رعایت نظم و انضباط به ویژه آنجا که مربوط به برنامهریزی و زمانبندی و وقتشناسی باشد، چنانکه هم در استفاده بهینه از فرصتهای زندگی اثر گذارند و هم رسیدگی و پیگیری به موقع در خصوص وظایف دائمی و مسئولیتهای هر دوره را به یک عادت سنجیده رفتاری تبدیل کند.
کوتاه سخن اینکه رشد اخلاقی: هم به باورهای مذهبی وابستگی تام دارد، هم نمودهای رفتاری آن در دو جنبه فردی و اجتماعی جست و جو میشود. پس رسیدن به هر دو خصیصه اعتقادی و عملی چنین رشدی باید مورد توجه در بعد اخلاقی باشد.
بعد عاطفی و روانی
واقع بینی که استادان فرهیخته تربیت اسلامی آن را همان حکمت و خیر کثیری دانستهاند که در قرآن کریم از آن یاد شده و میتواند اعتدال روحی روانی باشد؛ زیرا درک درست از ارزش واقعی پدیدهها و اشخاص موجب میشود منزلت آنها در اندیشه و جان آدمی از کوچک نمایی و بزرگ نمایی برکنار ماند و این خود از عوامل دست یابی به آرامش درونی است.
آگاهی نسبت به تواناییها و ناتواناییهای خویش که مقدمه پرورش استعدادهای شخصی است و می تواند از اتلاف عمر و صرف بی حاصل هزینههای مادی و معنوی برای رسیدن به اهداف نامتناسب با شخصیت فردی و اجتماعی انسان جلوگیری کند.
حساسیت عاطفی نسبت به اوضاع و احوال خویشان، معاشران، آحاد امت اسلامی و جامعه جهانی به گونهای که در برابر ناگواریهای زندگی دیگران بی اعتنا نباشد و حس همدردی و نوعدوستی ایشان نمود عملی بیابد.
توانایی در ابراز صحیح احساسات و عواطف متعادل خویش نسبت به نزدیکان و معاشران که روش پسندیده پیشوایان دینی بوده و شیوهای موثر در حفظ آرامش روحی و برقراری ارتباطات شفاف و سازنده اجتماعی است. این توانایی نباید فقط به ارتباط با محیطهای مأنوس و آشنایان دیرین محدود باشد؛ بلکه باید بتواند از آن در جهت گشایش افقهای تازهتر و گستردهتری در روابط اجتماعی نیز به موقع استفاده کرد.
بعد فرهنگی و هنری
آگاهی از هویت ملی ـ مذهبی خویش و شناخت تحلیلی از فراز و فرودهایی که در روند شکلگیری فرهنگ این مرز بوم پشت سر گذاشته شده و عوامل تاریخی موثر در پدید آمدن آنها.
تکیه بر ارزشهایی که در فرهنگ اسلامی ایران زمین ریشه دارد، احساس سر افرازی از آنها و تلاش برای آراستن خویش به آن ارزشها.
آشنایی نسبی با فرهنگهای کهن و دیرینهای که هنوز در عرصه جهانی حضور محسوس دارند و نیز فرهنگ کشورهای غربی (شناخت کلی از نقاط قوت و ضعف اصلی کلانفرهنگ های زنده دنیا) و تشخیص امتیازات فرهنگ خودی نسبت به فرهنگهای بیگانه که میتواند مایه ایمنی از خودباختگی فرهنگی گردد.
ذوق زیبایی شناسی در نگرش به پدیدههای جهان آفرینش و نیز رفتارها، روابط و مناسبات انسانی.
علاقهمندی به یکی از رشتههای موجه و سازنده هنری در این سرزمین (هم به لحاظ شکوفایی عواطف انسانی و تهذیب روحی خویشتن، هم به لحاظ سودمندی واقعی به دور از ابتذال برای دیگران) و تلاش برای تسلط یافتن به آن
و به کارگیری توانایی خویش در این زمینه برای تاثیر مطلوب در افراد جامعه.
حضور موثر در آیینهای مذهبی، ملی و تلاش برای برپایی هر چه باشکوهتر آن ها که میتواند به ترویج فرهنگ در جامعه منجر شود.
بعد اجتماعی
آشنایی با حقوق فردی واجتماعی خویش و دیگران، التزام به رعایت آن حقوق ـ به ویژه آن چه در اصطلاح اسلامی به “حق الناس” معروف است و پرهیز و جلو گیری از تضییع آن ها به دست خود و دیگران.
مسئولیت پذیری در فعالیتهای سازنده اجتماعی و آمادگی برای شرکت فعال در انجام کارهای گروهی که حاصل توانایی در برقراری ارتباطات سالم با دیگر اعضای جامعه است.
ارج نهادن به خدمت و یاری رسانی به مردم و سودمندی هر چه بیشتر به حال ایشان با انگیزه دینی که میتواند این رفتار را با خلوص نیت همراه سازد و از ایستایی آن در برابر عوامل بازدارنده جلوگیری کند.
اعتقاد به مساوات اسلامی که موجب به وجود آمدن احساس نزدیکی و یکرنگی با آحاد همکیشان میگردد و از دوگانگی نگرش و رفتار که ممکن است با توجه به عواملی مانند گوناگونی نژادی و طبقاتی پدید آید، جلوگیری میکند.
تلاش برای اصلاح امور مسلمانان از جنبههای گوناگون مادی و معنوی که در اقداماتی مانند تلاش برای رفع نیازهای معیشتی مستمندان ایشان و گسترش و ارتقای ارزش های عالی اسلامی و انسانی در میان هم کیشان نمود می یابد.
توجه به عبادات اجتماعی اسلام؛ به ویژه امر به معروف و نهی از منکر، با در نظر گرفتن حدود و شرایط و روش های اصولی و پسندیدهای که اثرگذاری مطلوب آن را در افراد جامعه تضمین میکند.
عنایت به معیارهای مذهبی در گزینش دوستان و معاشران؛ تلاش در جهت حفظ وگسترش و تعمیق ارتباطات اجتماعی با اهل صلاح و پرهیز از معاشرت و همرنگی با افرادی که به باورها و احکام مذهبی پایبند نیستند.
به کارگیری آداب پسندیده اجتماعی از دید اسلام و عرف موجه و رایج در جامعه که بازتاب مطلوب آن بتواند در جذب عامه مردم به سوی مذهب و افراد مذهبی مؤثر واقع گردد.
توجه به امر ازدواج در نخستین سال های جوانی با در نظر گرفتن ارزشهای معنوی و انسانی در همسریابی و رعایت وظایف اسلامی همسرداری.
تلاش در حفظ و نگهداری سرمایههای ملی با رعایت توصیههای زیست محیطی و احتراز از تخریب منابع حیاتی زادبوم خویش.
بعد سیاسی ـ نظامی
آشنایی با مبانی مردم سالاری به عنوان نظام حکومتی رایج در اغلب کشورهای توسعه یافته و توانایی نقد آن با توجه به معیارهای جهان بینی اسلامی در زمینه حکومت.
آگاهی نسبی از خصوصیات جریانها و مرامنامه احزاب عمده سیاسی که در کشور فعالیت دارند و دارای بیشترین تاثیرات در سمت و سو بخشیدن به جریانهای گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادیاند.
آگاهی از دیدگاه پیشوایان شیعه نسبت به حکومت و حقوق متقابل حکام و رعایا.
پرهیز از شخصیتزدگی، تقلید و هواداری کورکورانه و تندروی سیاسی که ممکن است به زیان دیدگی جبران ناپذیر مادی و معنوی خویش و نیز به زیر پا گذاشتن حدود اسلامی و دست اندازی به حقوق انسانی سایر افراد جامعه بیانجامد.
فراگیری کامل برنامههای آموزش نظامی مصوب آموزش و پرورش، طبق بخشنامههای صادره مربوط به این زمینه.
آگاهی و شناخت تاریخ اسلام و تاریخ معاصر ایران و تلاش برای حفظ دستاوردها و ارزشهای نظام.
بعد اقتصادی
توانایی کسب درآمد حلال از راه اشتغال مولد و شرافتمندانه برای خود کفایی مالی شخصی و خانوادگی .
بی اعتنایی به انگیزههای صرفا دنیوی در فعالیتهای اقتصادی که می تواند به بروز خصلتهای ناپسندی مانند حرص، تنگ چشمی، سود جویی و فرصت طلبی لجامگسیخته گردد.
ارج نهادن به نفس اشتغال سازنده به عنوان فعالیتی که همه بزرگان دین و اخلاق انسانی به آن سفارش کردهاند و پرهیز از تن آسانی و سربار دیگران گشتن.
تلاش برای به کار بستن ابتکاراتی که زمینه موفقیت و پیشرفت شغلی را برای شخص فراهم کند و نهایتا به توسعه اقتصادی جامعه نیز یاری رساند.
خودداری از دست یازیدن به مشاغل کاذب و درآمدهای حرام، شبهه ناک و بادآورده که از موجبات دامن زدن به نابسامانیهای اقتصادی جامعه به شمار میآید.
عمل به وظایف مالی که بر عهده انسان مسلمان گذاشته شده است؛ اعم از فرایض و سنن (خمس، زکات، صدقه، و انفاق در راه خدا).
خویشتن داری از صرف درآمدهای شخصی به اسراف و تبذیر.
قناعت به داشتهها و دسترنج مشروع خویش و چشم طمع و حسرت برگرفتن از دارایی دیگران.
بعد زیستی
آگاهی از تغییراتی که بر اثر فرآیند طبیعی رشد در جسم آدمی پدیدار میگردد و ارتباط آن با تحولات روحی ـ روانی (شناخت تأثیرات متقابلی که به دنبال تغییر در اوضاع جسمی، در احوال روحی پدید میآید و بالعکس)
مراقبت از سلامت تن و روان خویشتن با رعایت پیوسته دستورات بهداشتی و پرهیز از انجام رفتارهایی که موجب نا آرامی، افسردگی و پریشان خاطری خواهد شد.
رعایت کامل نظافت شخصی و اجتماعی به عنوان یک ارزش دینی.
توجه به انجام حرکات ورزشی تا آنجا که برای سلامت جسمی و نشاط روحی مفید است و پرهیز از افراط در این زمینه.
التزام به انجام توصیههای پزشکی و آداب و سنتی که پیشوایان دینی شیعه یادآوری کردهاند تا روابط زناشویی بهبود و ارتقای کیفی بیابد.